-
برگشت دوباره
چهارشنبه 11 آبان 1390 20:38
سلام دوستای خوبم من دوباره برگشتم. غیبت طولانی من رو ببخشید ( من دوباره متولد شدم با دستی که برای نو شدنم قد کشید... ) برای همسرم
-
من و تو کتابیم
شنبه 17 مهر 1389 12:46
من و تو کتابیم ما هر دو کتابیم می نویسیم یکدیگر را از سر شوق از شروع دلدادگی
-
ابدی
پنجشنبه 25 شهریور 1389 10:59
ابدی یک نفس یک بوسه طعم شیرین ابدی... تقدیم به همنفس زندگیم
-
پرستوی ما از خانه رفت، از خاطرات نه
شنبه 9 مرداد 1389 19:27
مثل نفس هایم نه که فکر کنی به تو وابسته ام مثل پرستوها که می دانم کوچ شان حتمی ست دوستت دارم ( برای «پرستو» ی عزیزمان که هیچ راهی برای برگشتش نیست )
-
چگونه در بند کنم؟
شنبه 29 خرداد 1389 10:18
- بر چگونه در بند کنم؟ برای پر برای پروانه ها دانه نمی ریزند پس من تو را چگونه در بند کنم؟
-
وبلاگ خاله زوزی، من اونجام برای بچه ها
چهارشنبه 5 خرداد 1389 12:29
وبلاگ خاله زوزی امیدوارم پیشنهادات و انتقادات شما دوستان عزیز مثل همیشه و حتی در وبلاگ خاله زوزی به من کمک کنه. با تشکر از همه شما منتظرم www.khalezoozi.blogsky.com
-
قلب مهربانت
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1389 11:02
قلب مهربانت کاش آن زمان که قرار بود به خانه ات مهمان ناخوانده ای را دعوت کنی، فکر این جایش را کرده بودی که روزی قلبت را کرم کوچکی خواهد خورد!
-
تولد من
دوشنبه 24 اسفند 1388 09:42
تولد من به دنیا که آمدم ستاره ها برایم دست تکان دادند. شب بود مهتاب خندید من در آغوش فرشته ای به نام مادر که هستی من از او و خدای اوست آرام گرفتم. چه شباهتی!!! من زاده زمستان و برف هم زاده زمستان. (آدم برفی) چه احساس شگفت انگیزی وقتی برای طبیعت هم دوست داشتنی باشی. مثل هر سال اول تولدم را به خودم تبریک گفتم و بعد...
-
درد تو
شنبه 17 بهمن 1388 07:50
درد تو **پشت دار قالی، طرحی از نور و نخ های رنگی. با چه بافته ای قالی ات را ... ؟ چند تار موی سپید، دو دست پینه بسته و چشمی سرشار از انتظار که قالی تمام شود و فروش رود . هر چه باشد، سهم تو سود. قالی ات را چند بخرم که جبران همه گذاشته هایت شود؟! تو چند به دلال ها می فروشی؟ .... نه .... قیمتت خیلی کم است. بالا ببر......
-
تسلیت
پنجشنبه 3 دی 1388 16:24
اشعار زیر تقدیم به ساحت مقدس آن امام همام و شهدای کربلا: ایام شهادت سالار شهیدان امام حسین (ع) و یاران باوفایشان را خدمت شما دوستان عزیز تسلیت عرض میکنم. در پناه خالق آن بزرگواران *حسین من شهید راه دین است دلم از داغ او هر دم غمین است اگر چه آسمانی بود و کوچید سیه پوشش همه ساله زمین است *سری بر نیزه ها خوابیده آرام و...
-
شیطنت شب یلدا
پنجشنبه 26 آذر 1388 19:19
شیطنت شب یلدا شب یلدا منو خواهرا با مامان پری و بابا، خونه مادربزرگ مهمون بودیم. هنوز از راه نرسیده بودیم که، قایم باشک رو شروع کردیم. خواهر بزرگه که گرگ شده بود (چقدر بهش می یومد) و من و خواهر کوچولو قایم شدیم. یک ساعتی از بازی گذشته بود و خبری هم از خواهر کوچولو نبود. تمام خونه رو زیر و رو کردیم. همه نگران بودن!...
-
ازدواج سنتی و مدرن
سهشنبه 3 آذر 1388 09:06
مراسم ازدواج مادر بزرگ؛ اون قدیم ندیما مادربزرگ جوان بی خبر از همه جا، صدای دق الباب خانه به صدا در می آید. برادر بزرگ درب خانه را باز و مادر بزرگ جوان به سرعت باد در اتاقی پنهان می شود. احتمالا که نه، صد در صد خواستگار آمده و مادربزرگ 15 ساله در فکر اینکه باید درس را رها کرده و همسر مردی شود که تا به حال او را زیارت...
-
تمام شدم
چهارشنبه 6 آبان 1388 18:08
و من که تمام شدم کی شروع خواهم شد؟ (من تمام شدم از دلواپسی ها تا دوباره با عشق و امید شکوفا شوم) آبانی های عزیز تولدتون مبارک!!! محسن ۱۸ و فرنوش ۱ و آی سا ؟
-
حقیقت
دوشنبه 26 مرداد 1388 19:53
حقیقت آنجا که گفتی حقیقت تلخ است باور نکردم خدا زیباترین حقیقت عالم
-
به احترام تو
سهشنبه 9 تیر 1388 20:58
برای رقیه ی عزیز؛ سه ساله ی کربلا به احترام تو زیبای کوچک من نمی دانم چه بر تو گذشت که تاریخ این همه تنها نوشتند تو را... اما این را می دانم که هر سال در این روزهای غمگین به احترام تو گوشواره هایم را از گوش در می آورم وعروسکهای جمع شده ام را در زیر زمین خانه پنهان می کنم
-
خواهر برگ گل من
شنبه 2 خرداد 1388 13:52
خواهر برگ گل من خــــــــــــــــــــــــــواهر برگــــــــــــــــ گل من / تنــــــــــت و نـــــــــــده به دشمـــــــــــــــن ...... می کشه روی تنت خط اسیری / نذار اینجوری بمیری رد غربت رو تن تو / رنگ نفرت بدن تو........ داری بی هوا می میری / چرا از خدا سراغی نمی گیری اگه بی صدا بمونی / توی ظلمتت می میری ..... دور...
-
بیچاره من!
سهشنبه 22 اردیبهشت 1388 18:35
بیچاره من! * آدم واقعا خسته بود تو که آدم نبودی بدانی وسوسه سیب یعنی چه!!! حوایی هم نداشتی تا با آن هوایی تازه کنی... حتی رنگ سیب را هم نمی دانستی (تنهاتر از تو نبود!!) ... بیچاره آدم نه بیچاره من که دل به تو دادم! ................ * خدا در مزرعه اش گندم کاشته بود نکند هوای گندم تورا هوایی کرده بود که سراغی از حوایت...
-
تا ابد
چهارشنبه 19 فروردین 1388 16:45
تا ابد زوج را فرد می کنم تا ابد آن جا که دوبخش خدا یکیست تولدتون مبارک محبوبه ۹ زهرا ۱۰ آیلین ۱۲ خورشید خانم ۱۵ خودم ۲۲ خاله جون بتی ۲۴
-
زنگ نقاشی و کدو تنبل
چهارشنبه 16 بهمن 1387 19:12
داستان طنز زنگ نقاشی و کدو تنبل سر کلاس نقاشی نشسته بودیم. خانم معلم با صدایی گرفته و فکل طلائیش که انگار داشت از مقنعه ش فوران می کرد گفت: بچه ها موضوع نقاشی امروز یه کدو تنبل چاق و چله .... بعد یه کدوی بدقواره رو، روی تخته سیاه کشید که به همه چیز شباهت داشت الا خود کدو... زنگ نقاشی همیشه عجیب ترین بود. موضوع عجیب،...
-
شب میلاد تو
شنبه 16 آذر 1387 17:31
شب میلاد تو چقد آروم می شم وقتی می ذاری سر روی شونم من حتی روز میلادت با چشمام غرق بارونم شب میلاد تو باید چراغونی کنن شهر و باید بردارن از دنیا جدایی کینه و قهر و شب میلاد تو باید بیارن ماه و از بالا می ذارم اون و رو چشمات همین حالا همین حالا شب میلاد تو باید تموم دنیا روشن شه باید قلب پر از عشقت فقط سهم دل من شه شب...
-
تولد وبلاگم
شنبه 25 آبان 1387 17:39
سلام روز پنج شنبه 23 آبان سالروز ایجاد وبلاگ من بود. و تشکر: * از طراحان قالب وبلاگم داداشای عـــــزیزم احسان ( at ) و محسن که در همه ی زمینه ها همیار من بودن... * از دوست مهربانم شادی (پرچین راز ) که از لخظه ی دوستی ما همیشه همراه من بوده و یه روز محبتاش و جبران می کنم... * از دوستانی که انتقادات و پیشنهادات اونا...
-
پروانه ی آبی
چهارشنبه 1 آبان 1387 18:22
پروانه ی آبی عشق مثه یه پروانه ی آبیه اگه رها شه به تو بر می گرده یه عمره پروانه ی دل پریده اما هنوز به من وفا نکرده آبانی عزیز : تولدت مبارک محسن ۱۸ سیب کوچولو ؟ آی سا ؟؟
-
به من تبریک بگو !
سهشنبه 16 مهر 1387 17:56
به من تبریک بگو !!! زیبای من روز تولدت را به من تبریک بگو به من که سرشار از آمدن توام . ( آمدن : زادن ) متولدین ماه مهر : دوستای گلم تولدتون مبارک آراز ۱ اعظم ۱ نجمه ۱ حمید ؟ محمدامین ۲۸
-
چهارده سالگی و فوتبال
دوشنبه 25 شهریور 1387 11:07
چهارده سالگی و فوتبال بذارین براتون از خاطره ی چهارده سالگی بگم . اون موقعـا من دروازه بان تیم فوتبال بودم . گر چه تو مدرسه مون تیم فوتبال واسه دخترا نبود ، ولی با اصرار ما اکیپ بچه مثبتا و گریه زاری و گیس کشی خودمون، مربی بیچاره راضی می شد آخرای زنگ ، تازه اونم دور از چشم مدیر مدرسه ( که از اقوام بود ) فوتبال « دور...
-
کی به دنیا اومدین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یکشنبه 17 شهریور 1387 18:36
تولد توئه دیگه فصل تولدت رسید ماه تولدت اومد ندیده عاشقت شدم کاش بدونی یه جور بد شبی که چشمات وا شدن به روی دنیای بدی مامان بابا پیغام دادن که تو به دنیا اومدی چشات که قرمز نبودن آبی مثه دریا بودن اون روزا رویادت می یاد که گلدونا تنها بودن؟ تو گل شدی تو گلدونا شبیه یاس .... نه اطلسی !! همه می گن بزرگ شدی به ارزوهات می...
-
امان از عشق
شنبه 2 شهریور 1387 19:57
امان از عشق برای عشقی دردناک و دوست داشتنی ..... به من نمی آید !!!! با عشق نفس کشیدم گلویم سوخت .... نمی دانستم عشق آتشین به من نمی آید !! رقیبان من گلها عاشقم کردند غافل از این که زنبورها رقیبان نیش دار منند .... ( کوچولو که بودم خوش بین و بی خبر می گفتم : آقا وز وز با گلی خانم عروسی کردن .. . بعدنا عسل کوچولو به...
-
خواست + گاری
شنبه 19 مرداد 1387 20:32
خواست + گاری قرار بود واسه سارا خواستگار بیاد . وای نمی دونید ، دل توی دلش نبود . حسابی دس پاچه شده بود . بهش گفتم نباید بذاری فکر کنه هل شدی . الان جواب نده . بگو ایشالا یک سال دیگه جواب قطعی مو می دم . اینجوری حساب کار دستش می یاد . می فهمه با کی طرفه . خیلیم دلش بخواد دختر به این ماهی باید براش از آسمون بندازن ....
-
کوتاه اما بلند
دوشنبه 31 تیر 1387 19:10
کوتاه اما .... بلند گلم کو ..... ؟ شمع دیشب تو تبم سوخت پر پروانه مو افروخت اومدم بگم گلم کو .....؟؟؟؟ یکی لبهامو بهم دوخت قلب منقلب اینجا قدم نزن که خدا داغ تر شود روی چمن بزن قدمت ، باغ تر شود وقتی گناه می کنی این قلب منقلب فکرش نمی رسد که چرا زاغ تر شود
-
دل تنگی
یکشنبه 19 خرداد 1387 21:05
سفر پنجره گریه هامو کم می یاره اگه بارون نزنه به شیشه مون کاش خدا یه کاری می کرد که شما زنده باشید واسه ی همیشه مون کاش نسیم هیچ موقع از هوا نره کاش " من" و" تو" یه روزی جدا نشه کاش به این زودی دل بلوریتون نره و همسایه ی خدا نشه چی می شه اگه تو شب قناریا جون ندن با خبر رفتنتون اونا همدم غریبی شمان عاشق شنیدن و گفتنتون...
-
رنگین کمان
شنبه 21 اردیبهشت 1387 20:33
رنگین کمان جعبه ی مداد رنگی ها در هیاهوی دیدنت قرار است امشب آسمانی شوی بعد از باران کمانی از تو بهشت رنگ هاست در فضای بی کرانت اگر ببارم ناخودآگاه بر صفحه ی آسمان نقش می بندی پس همیشه می بارم