سلام دوستای خوب من
خیلی وقته ذهنمو به خودش مشغول کرده. از کودکی. از وقتی که خوابهام من رو تحت تاثیر خودشون قرار می دادن. بعضی از خوابهامو خیلی دوست دارم، چون توی خواب کسی رو با چشمام لمس می کنم، که توی بیداری محاله ببینمش....
اما بعضی خوابها برای من ملموس و دست یافتنی هستن.
من مدتی اسب سواری می کردم. 6 سال پیش. اما به دلایلی دیگه ادامه ندادم. تا اینکه قصه خوابهای مربوط به این قضیه شروع شد. خواب می دیدم روی اسب نشستم و از بین جنگل سبز و زیبایی عبور می کنم. هر بار که از خواب بیدار می شدم، و به یاد این خواب می افتادم به اون دوران غبطه می خوردم... اما چند ماه پیش در کمال ناباوری این خواب تعبیر شد....
توی جنگل شمال با یک اسب سیاه...
خوب این خاطره رو نوشتم تا شما هم برای من از تجربه خوابهاتون و تعبیر اونها بنویسید......
بعدن نوشتم: 95 درصد خوابهام توی خواب روی هوا راه می رم و می رقصم، که البته خیلی خیلی دوست دارم تو بیداری این اتفاق بیافته
من همیشه خواب های بی خودی چرت و پرت می بینم
خوش به حال تو که از این خواب خوبا می بینی
خوابای من اکث اوقات ایناس
یا دارم تو اتاقم پرواز می کنم که خیلی حس بدیه
یا دار از ساختمون میافتم پایین که خیلی وحشتناکه
بیشتر اوقات هم خواب مدرسه می بیننم با دوستام
کلا خوابام خیلی چرتن
مرسی گلی بابت توضیحت

مبارک قالب جدید
مرسی عزیزم
آیا ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ” ﺟﻦ ﻫﺎ” ﻋﻼﻗﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﺒﻬﺎﻭﻗﺘﯽ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ﺭﻭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎ ﯾﺎ ﻣﺒﻠﻬﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﻭﺭﺗﻮﻥ ﺑﺸﯿﻨﻦ ﻭ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﻧﮕﺎﺗﻮﻥ ﮐﻨﻦ |:
ﺁﻳﺎ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ” ﺟﻦ ﻫﺎ ” ﻋﻼﻗﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﺒﻬﺎ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﺪ ﺑﺮﯾﺪ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﯾﺎ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﭘﺎﺗﻮﻥ ﻭ ﺑﮕﯿﺮﻥ |:
ﺁﻳﺎ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ” ﺟﻦ ﻫﺎ ” ﻋﻼﻗﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪﺷﺒﻬﺎ ﺍﺯﺗﻮﯼ ﮐﻤﺪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭﺵ ﻧﯿﻤﻪ ﻻ ﻫﺴﺘﺶ ﺑﺎ ﯾﻪﭼﺸﻢ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻨﺪ |:
ﺁﻳﺎ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ” ﺟﻦ ﻫﺎ” ﻋﻼﻗﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯﮔﻮﺷﻪ ﺑﺎﻻﻱ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻮﺭﺏ ﺟﻠﻮﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻨﻨﺪ؟ :|
ﺁﻳﺎ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ” ﺟﻦ ﻫﺎ ” ﻋﻼﻗﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺣﻤﻮﻡ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﻣﯿﺰﻧﯿﺪ ﻭ ﭼﺸﻤﺘﻮﻥ ﺑﺴﺘﺲ ﺭﻭﺑﺮﻭﺗﻮﻥ ﻫﺴﺘﻦ ﻭ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ
ﮐﻨﻦ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻫﻢ ﭘﺸﺘﺘﻮﻧﻦ ﻭ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﭘﺸﺘﺘﻮﻥ |:
و
ﺁﻳﺎ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻴﺪ من ﻋﻤﻪ ﭘﯿﺮی دارم ؟؟ !!
والا من فقط ترسیدم


سلام
آره منم از این خوابا می بینم
برای مثال وقتی خواهرم اولین بچه شو باردار بود(3 سال قبل) من تو خواب دیدم خونه ی مامان بزرگم هستم و یه پسر د سه ساله با موهایی فرفری طلایی اونجا بازی میکنه. از خواب که پاشدم با خودم فک کردم اون بچه کی بود؟؟؟!!!
کلا خوابو یادم رفت تا همین یکی دو ماه پیش که وقتی با خواهرم و بچه هاش رفتیم خونه ی مامان بزرگم یهو دیدم عین اون صحنه ایه که من تو خواب دیده بودم!!!
سلام گلم





وای چه جالب. پس مثل همیم
مرسی که برام کامنت گذاشتی خانوم
یک روز یک مرد از خدا پرسید چه جوری بدونم تو هستی؟ اگه هستی باهام حرف بزن. یه پرنده به زیبایی خوند. مرد گفت: صدا در نیار می خوام صدای خدا رو بشنوم. شب آمد و مرد زیر آسمان خوابید و گفت خدایا امروز که باهام حرف نزدی امشب خودتو به من نشون بده. ستاره ها چشمک زدند تا وقتی که خوابش برد. سحر از خواب پاشد و صورتشو توی چشمه شست. گفت خدایا نه باهام حرف زدی نه خودتو بهم نشون دادی. لطفا منو لمس کن تا احساس کنم که هستی. خداوند دستشو دراز کرد و اونو لمس کرد اما اون حس نکرد و پروانه رو از خودش روند و ندونست که خدا همون پروانه است، ستاره خداست، آواز پرنده خداست، من خدام، زن خداست، تو خدایی، گاو خداست.
- گاو هم خداست؟
- اگه بگی نه، پس اونجا که گاو شروع میشه، خدا تموم میشه. و خدا محدود میشه به جایی که گاو نیست....
سلام داداش سهیل
مرسی
ولی خیلی خنده داره آخرش
سلام شاعر
با پست کتاب منتظرتم
سلام
ممنون که سر زدید
من که اساسا خواب نمیبینم
وقتی هم میبینم چرتو پرته
تاحالا هم نشده که تعبیر بشه
بابام هم که کلا اطلاع ندارم خواب میبینه یا نه
خواهرمم مدام کابوس میبینه
مامانم هم که مدا خواب میبینه زمان جنگ ایرانو عراقه و داره رو سر ما بمب میخوره!!!!
کلا خانواده ما تو خواب و اینا تخصص ندارن
مرسی عزیزم که اومدی و نوشتی.
پس من در خواب فوق تخصص دارم
خدایا !
صدایت میکنم چون در این دنیا دیگر صدا به صدایی نمیرسه اما تو گفتی که شنوایی …\
شاد باشی
ممنون عزیزم. تو هم شاد باشی
سلام زهره جون...
من رمز و واست فرستادم...چند وقت پیش تو خصوصی؟ دریافت نکردی؟
دوباره خصوصی برات ارسال می کنم
سلام عزیزم
آره رمز رو دیدم
سر زدم اما با گوشیم نشد واست کامنت بذارم
مرسی که اومدی و مرسی بابت تعبیر خوابت
خواب زیاد میبینم و اکثرا با تعبیرند ...
اوهوم..... امیدوارم تعبیرشون خوب باشه همیشه

هرکی فهمید الآن خدا کجاست ؟
بیگانه نیست شاعر امروز
با دردهای مشترک خلق
او با دهان مردم لبخند می زند
درد و امید مردم را
با استخوان خویش
پیوند می زند.
خدا کجاست؟!!!!! شما بگید خدا کجا نیست؟
" من آن خاکسترِ سردم که درمن
شعله ی همه عصیان هاست،
من آن دریایِ آرامم که درمن
فریاد همه توفان هاست،
من آن سردابِ تاریکم که درمن
آتش همه ایمان هاست."
من، گـــاو مش حسن ـــم..
مــــــــــــ مــــــــــاا ـــــــــــــــاا
دوست داشتیم گاو باشیم..
بهتر از اینی که هستیم |چون هیچی نیستیم| بودیم..
چه جالب بود. مرسی داداش سهیل
جالب بود
عزیزم آپم.
مرسی گلی
میام حتما
سلام آجی جونم مرسی بابت کامنتای زیباتون
سلام طاهره عزیز



خواهش میکنم
در پناه خدا باشی
برایم فرقی نمیکند
که این شهر لعنتی
چقدر ساختمان و خانه و خیابان دارد
وقتی که تو در این شهر
نباشی
من
برج زهرمارم...
خیلی خیلی قشنگ بود عزیزم مرسی














تنها برخی از آدمها
باران را احساس می کنند …
بقیه فقط خیس می شوند.
آره موافقم


عشق یا جان گیرد یا افسرده کند
گل باشی روزی تو را پژمرده کند
چه خوش باد گر به عشقت برسی
بدان گر نرسی خاطرت آزرده کند
شــــــــهر من اینجاست !!!!!
اینجـــا همه قار قار چهلمین کـــــــــلاغ را دوست می دارند !
و آبـــــــــــرو چون پنیری دزدیده خواهد شـد ….
عالی بود. مرررررررررسی
















بند دلــــــــــم را به بند کفشـــــــ هایت گره زده بودم که هر جا رفتـــی ….
دلــم را با خود ببری ٫ غافـــــــل از اینکه تو پا برهنه می روی و بی خبــــرررر …
خیلی خوشگلن همه نوشته هایی که برام گذاشتی واقعا ممنون




همیشه بهم میگفت زندگیمی…….وقتی رفت من بهش گفتم:مگه من زندگیت نیستم؟؟گفت:ادم برای رسیدن به عشقش بایداز زندگیش بگذره……
به این دودسته از افراد کاری نداشته باشید، طفلیا دست خودشون نیست:
یکی اونا که سوالی رو میپرسن که جوابشو بلدند
یکی اونا که طبقه اول تا همکف رو با آسانسور میرن!
وجودم پاره ای از شب،
دلم تنهاترین پاییز،
بساطم بقچه ی اندوه،
دلم تنگ است،
دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است،
صدایم خیس وبارانیست،
نمیدانم چرادرقلب من پاییز طولانیست...
خیلی احساسی و قشنگ بووووود

دلم می خواهد نامت را صدا کنم
یک طور دیگر
جوری که هیچ کس صدایت نکرده باشد
یک طور که هیچ کس را صدا نکرده باشم
دلم می خواهد نامت را صدا کنم
یک طور که دلت قرص شود که من هستم
یک طور که دلم قرص شود که با بودن من ، تو هم هستی...
مرسی عزیزم
سلام زهره بانوی نورانی من :)
نوشته های من اکثرا احساسی و عاشقانه هستند اماتوی رویاها زندگی نمیکنم
حقیقت زندگی جای خودش و این خط خطی های احساسی هم جای خودش :)
+ توی زندگی باید چاشنی عشق و احساس قاطی کرد دیگه :)
لحظه هات همراه با نفسهای خدا
سلام سیده زهرای عزیزم



منت گذاشتی رو سر ما خانوم
متوجه شدم حق باتوئه
تا باشه از این خوابها باشه...!
خوشال تونستم خنده رو لبت بشونم گلم:*
سلام عزیزم
ممنون از لطفت
زهره سادات سلام راسیاتش من خیلی کم خواب میبینم نمیدونم چرا ؟؟!!قبلنا یه کمی میدیدم ولی الان اصلا میبخشید نظری ندارم( در خواب بدم مرا خردمندی گفت **کز خواب کسی را گل شادی نشکفت)
سلام آقا میثم
همین که اومدید و خوندید و کامنت گذاشتید واقعا ممنون
در پناه خدا
بارها و بارها این پست رو خوندم خیلی پیشتر از اونکه بیای دعوتم کنی که بیام و بخونم و نظر بدم ولی واقعا دلم نمیخواست نظر بدم
اما رسم دوستی این نیست وقتی دعوت شدی و ازت خواستن اون کار رو انجام ندی
خوابها ماجراهای زیادی دارن
بارها خوابهایی دید که تعبیر شدن و دقیقا همون اتفاق افتاده
بارها خوابهای بی سوته دیدم
همین چندوقت پیش جن دیدم که داره خونه رو رنگ میکنه
گاهی خوابهایی میبینم که بی شرمانه اند و نگفتنی
بارها خواب مرگم رو میبینم
بارها تو بیداری خواب دیدم مثلا وقتی که دارم رانندگی میکنم چشمام و ذهنم تو جهان خوابها سر میکنه
مثلا دارم از خیابون رد میشم و با بوق یه ماشین بیدار میشم
زندگی یه خوابه زهره سادات جان تازه وقتی چشمامون رو باز میکنیم به خواب میریم خواب و بیداری معناهای متناهی از هستی دارن
بهتره حرفام رو تموم کنم
بعنوان آخرین حرف میتونم بهت بگم بیداریهات رو باور نکن و به خوابها ایمان داشته باش زندگی یه رویای بریده بریده هست بی انتها و بی بازگشت
سلام داداش خوب
ممنونم که اومدید و کامنت گذاشتید
بله من به خوابهام ایمان دارم. واسه همینه که بعد از اینکه از خواب بیدار میشم تا چند ساعت تو بهت خوابی هستم که دیدم.....
در پناه خدا باشید
فریاد نمی کشم
که خواهند گفت از استخوان درد است
مویه نخواهم کرد
باور نمی کنند این صدای زخمی یک مرد است
گریبان نمی دَرَم
که عریانی، عادت درختان بی تصمیم در تازیانه ی هوای سرد است
صله ای نمی خواهم از هیچ کس
چرا که طلا تمام افتخار از این دارد
که به رنگ گونه های من زرد است...
وای ممنون داداش سهیل
خیلی قشنگ بود
لطفــــــاً این شعـــر رو برای همسرتون بخونین ؛ هر موقع از سر کار تشریف آوردن خونه.. لطفاً آخر شب، قبل خواب باشه..
محبوب من؛
نگاهت تلاطم رودخانه ایست
که شب هنگام،
به شکار ماه آمده است.
و سکون دشتی که به تنهایی
خود شکار خورشید است..
وقتی هاج و واج بهتون نگاه کرد، از شعری که خوندین براش..
ادامه بدین به این:
عزیـــز من؛
دیدارت چشمانم را آبستن میکند از عشق.
صدایت گوشهایم را بارور میکند از ترانه.
و با دستانت ولوج روح را در جنین احساسم تجربه میکنم.
معنی: ولوج | فرهنگ فارسی معین - واژه یاب :
(وُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) درآمدن ، داخل شدن . 2 - (اِمص .) دخول .
دیدارت چشمانم را آبستن میکند از عشق.
صدایت گوشهایم را بارور میکند از ترانه.
و با دستانت "ولوج" روح را در جنین احساسم تجربه میکنم.
هر چه از دوست رسد نیکوست..
حتی چند ژاره شعرُ به یاد همسرتون از سوی ما! جهت تحکیم بیشتر "خانواده ی ایرانی" و رواج فرهنگ غنی شعر پــارسی..
" سهیل - برادر کوچکتان "
شب خوش..
ممنون داداش خوب
هر چه از دوست رسد نیکوست..
حتی چند پاره شعرُ به یاد همسرتون از سوی ما!
اونهم به جهت تحکیم بیشتر "خانواده ی ایرانی" و رواج فرهنگ غنی شعر پــارسی..
امیدوارم خوشتون اومده باشه..
" سهیل - برادر کوچکتان "
شب خوش..
سلام
موضوع جالبیه.
خواب ها تعبیرات جالبی دارن و قسمت هیجان انگیز بعضی هاشون اینه که مو به موشو دربیداری میبینی.من بعضی از خوابام که هر از گاهی میان سراغم خواب پروازه اونم با دو تا دستام.قسمت غم انگیزشم اینه که توی بیداری امکان اتفاق افتادنش نیست.
موفق باشید.
سلام
ممنون که اومدید
آره منم خواب پرواز خیلی زیاد می بینم
در پناه خدا باشید
اگر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینی سنگ هم قشنگ است....
اگر دنیای ما دنیای درد است بدان عاشق شدن از بهر رنج است....
اگر عاشق شدن پس یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است ..
خیلی قشنگ بود نگین جون. واقعا ممنون



سلام زهره خانومی خوبی
وب خوبی داری
به وب منم سر بزن گلم
راستی لینکی
خوش حال میشم نظراتتو ببینم
سلام روژین عزیز




مرسی که اومدی
ممنون از لطفت
به روی چشم حتما میام
شاد باشی خانومی
جدی جدی؟؟؟

11سالشه؟؟پسره؟؟بعد بافتنی؟؟؟
خخخخخ,به حق چیزایی نشنیده
راستی قالب نو مبارک گلم:*...
آره والا خواهر


مرسی عزیزم
شاد باشی
سلام عزیزم. مرسی که بهم سر میزنی
قالب جدید مبارک
منکه خوابام هیچ وقت سرو ته نداره!!! بعضی وقتام عین فیلم سینمائیه
سلام خانم
خواهش میکنم
مرسی از اومدنت
چه جالب
خواب کلا داستان عجیبیه :))
بله عزیزم
